۲۸ تیر

 سالگرد وفات استاد بزرگ استاد خسرو شکیبایی به همه دوستداران این استاد فرزانه

که با صدای گرمش شعر های شاعران را به تصویر می کشید

تسلیت باد

^^^^ در دل ^^^^

 

تنهايی قشنگ ترين و بي منت ترين حس دنياست

چون براي داشتنش

نياز به هيـــچ کــس نداري...

 
به مناسبت سالگرد آسمانی شدن خسرو شکیبایی

عمو خسرو راست گفتی که:

بعضي وقت ها...


يکي طوري مي سوزانتت که هزار نفر نميتونن


خاموشت کنن...

بعضي وقت ها هم...


يکي طوري خاموشت ميکنه که


هزار نفر نميتونن


روشنت کنن...

روحــش شـــاد

 

 
اینم یک پیام تسلیت از فروغ فرخزاد

مرگ من روزی فرا خواهد رسید :

در بهاری روشن از امواج نور

در زمستانی غبارآلود و دور

یا خزانی خالی از فریاد و شور

مرگ من روزی فرا خواهد رسید:

روزی از این تلخ و شیرین روزها

روز پوچی همچو روزان دگر

سایه ی زامروزها، دیروزها

دیدگانم همچو دالانهای تار

گونه هایم همچو مرمرهای سرد

ناگهان خوابی مرا خواهد ربود

من تهی خواهم شد از فریاد درد

می خزند آرام روی دفترم

دستهایم فارغ از افسون شعر

یاد می آرم که در دستان من

روزگاری شعله می زد خون شعر

خاک می خواند مرا هر دم به خویش

می رسند از ره که در خاکم نهند

آه شاید عاشقانم نیمه شب

گل بروی گور غمناکم نهند

بعد من ناگه به یکسو می روند

پرده های تیرهء دنیای من

چشمهای ناشناسی می خزند

روی کاغذها و دفترهای من

در اتاق کوچکم پا می نهد

بعد من، با یاد من بیگانه ای

در بر آئینه می ماند بجای

تارموئی، نقش دستی، شانه ای

می رهم از خویش و می مانم ز خویش

هر چه بر جا مانده ویران می شود

روح من چون بادبان قایقی

در افقها دور و پیدا می شود

می شتابند از پی هم بی شکیب

روزها و هفته ها و ماه ها

چشم تو در انتظار نامه ای

خیره می ماند بچشم راهها

لیک دیگر پیکر سرد مرا

می فشارد خاک دامنگیر خاک!

بی تو، دور از ضربه های قلب تو

قلب من می پوسد آنجا زیر خاک

بعدها نام مرا باران و باد

نرم می شویند از رخسار سنگ

گور من گمنام می ماند به راه

فارغ از افسانه های نام و ننگ

 



 

نوشته شده توسط نوید گل شکوه در دوشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۱ ساعت 0:56 موضوع | لینک ثابت